((فصل چهارم))
- انحلال و تصفیه در شرکتهای سهامی عام و خاص:
همانطور که یک شخص طبیعی یا حقیقی متولد میشود، زندگی میکند و میمیرد، اشخاص حقوقی نیز تشکیل و تأسیس و ثبت میشوند، فعالیت میکنند و منحل میگردند. شرکائى که یک شرکت را با قصد و اراده آزادنه خود بوجود میآورند میتوانند با قصد و اراده و آزادنه آنرا منحل نموده و مضمحل سازند، معهذا در مواردی شرکت به موجب اساسنامه و یا به حکم قانون و یا به حکم دادگاه منحل میشود، آنچه که باید دانست این است که انحلال شرکت باعث از بین رفتن شخصیت حقوقی شرکت تا زمانی که شرکت بطور کامل و نهائى تصفیه نشده، نمیگردد، بلکه در این حالت شخصیت حقوقی او در حال از بین رفتن و اضمحلال تلقی میشود بر این اساس باید در دنبال نام شرکت همه جا عبارت (در حال تصفیه) ذکر شود تا کلیه صاحبان سهام و اشخاص ثالث و ذینفع از انحلال شرکت مطلع و به وضعیت شرکت واقف شوند و جهت استیفای حقوق خود به شرکت و مدیران تصفیه مراجعه نمایند. بر این اساس نام مدیر و یا مدیران تصفیه باید در کلیه اوراق و آگهیهای مربوط به شرکت قید گردد. (ماده 206 قانون تجارت)
- انحلال شرکت به موجب قصد و اراده جمعی شرکاء: و آن در مواردی است که شرکاء در مجمع عمومی فوق العاده به هر دلیلی اعم از نداشتن توافق اخلاقی، رکود اقتصادی، نداشتن سرمایه، غیرممکن بودن اجرای موضوع شرکت و غیره رأى به انحلال شرکت بدهند. این است که شق 4 ماده 199 قانون تجارت مقرر می دارد: در هر موقع که مجمع عمومی فوق العاده صاحبان سهام به هر علتی رأى به انحلال شرکت بدهد، شرکت منحل میشود.
- انحلال شرکت به موجب اساسنامه: شرکت در موارد ذیل به موجب اساسنامه منحل اعلام میشود:
- در مواردی که موضوع خاصی در اساسنامه پیش بینی شده است انجام یابد، مانند این که شرکتی با موضوع مشاوره در امر ساخت فلان سد یا ساختمان پروژه بوجود آید و آن سد یا ساختمان یا پروژه ساخته و به مرحله اتمام رسیده باشد چون موضوع شرکت تحقق یافته و موجبی برای ادامه حیات و فعالیت شرکت وجود ندارد، باید تصمیم مجمع عمومی فوق العاده منحل گردد.
- چنانچه در اساسنامه فعالیت شرکت برای مدت معین مثلاً 2 یا 5 یا 10 سال پیش بینی شده باشد. پس از انقضاء مدت، شرکت باید توسط صاحبان سهام مجمع عمومی فوق العاده منحل اعلام گردد. این است که شق 2 ماده 199 قانون تجارت مقرر میدارد در صورتی که شرکت برای مدت معین تشکیل گردیده و آن مدت منقضی شده باشد (شرکت منحل میشود) مگر این که مدت فعالیت شرکت قبل از انقضاء تمدید شده باشد.
- انحلال شرکت به موجب حکم قانون: شرکتهای سهامی در صورت حدوث وضعیتهای ذیل باید توسط مجمع عمومی فوق العاده منحل اعلام شوند.
- در صورت ورشکستگی: و آن حالتی است که شرکت حقیقتاً و واقعاً قادر به پرداخت دیون مالی خود نباشد، بر این اساس شق 3 ماده 199 مقرر میدارد در صورت ورشکستگی (شرکت منحل میشود).
- در صورتی که بر اثر زیانهای وارده حداقل نصف سرمایه شرکت از بین برود در این حالت قانون به هیئت مدیره تکلیف نموده که بقاء یا انحلال شرکت را در مجمع عمومی فوقالعاده مطرح نماید، چنانچه مجمع مزبور رأى به انحلال شرکت ندهد باید در همان جلسه سرمایه شرکت را به مبلغ سرمایه موجود کاهش دهد (ماده 141 قانون تجارت).
- انحلال شرکت طبق تصمیم دادگاه: اشخاص مشروحه ذیل که انحلال شرکت تماس با حقوق آنها دارد، در موارد ذیل می توانند انحلال شرکت را از دادگاه درخواست نمایند:
- در صورتی که بر اثر زیانهای وارده نصف سرمایه شرکت از بین رفته و هیئت مدیره مجمع عمومی فوق العاده را جهت بقاء و یا انحلال شرکت دعوت به انعقاد جلسه ننماید و یا در صورت دعوت مجمع عمومی فوق العاده توسط هیئت مدیره، به دلیل عدم حصول حدنصاب، مجمع تشکیل نگردد که مآلاً منجر به تصمیمی نشود هر ذینفع طبق پائین ماده 141 و بند 4 ماده 201 قانون تجارت میتواند انحلال شرکت را از دادگاه ذیصلاح درخواست نماید.
- در صورتی که طبق بند 1 ماده 201 قانون تجارت، شرکت تا یک سال پس از ثبت، فعالیتی ننماید و نیز در صورتیکه فعالیتهای شرکت در مدت بیش از یک سال متوقف شده باشد.
- در صورتی که مجمع عمومی عادی سالیانه، ده ماه از تاریخی که در اساسنامه معین شده توسط مراجعی که حق دعوت و انعقاد مجمع مزبور را دارند مجمع را جهت طرح و رسیدگی ترازنامه و حسابهای هر یک از سالهای مالی شرکت دعوت ننمایند و چنین مجمعی در ارتباط با موضوع فوق منعقد نشود (بند 2 ماده 201 قانون تجارت).
- در صورتی که سمت تمام یا بعضی از اعضاء هیئت مدیره و همچنین سمت مدیر عامل شرکت طی مدتی زائد بر 6 ماه بلاتصدی باشد، در این حالت نیز هر یک از سهامداران و کسانی که حقوق آنها در معرض تضییع و یا تفریط قرار گرفته میتوانند جهت انحلال شرکت به دادگاه مراجعه نمایند بدیهی است مدیران شرکتی که برخلاف وظائف قانونى، مدیریت شرکت را ترک و رها میسازند مسئول پرداخت هر گونه خسارات وارده به اعضاء نیز خواهند بود.
- در صورتی که موضوع شرکت انجام یافته و یا مدت فعالیت آن منقضی شده و مجمع عمومی فوق العاده جهت اعلام انحلال شرکت تشکیل نشود و یا به حدنصاب قانونی نرسد و یا تشکیل بشود و رأى به انحلال شرکت ندهد هر یک سهامداران جهت انحلال شرکت میتوانند به دادگاه مراجعه نمایند.
- حکم دادگاه بر انحلال شرکت در صورت مراجعه هر ذینفع:
در موارد فوق چنانچه هر صاحب حقی برای انحلال شرکت به دادگاه مراجعه نماید با توجه به ماده 202 قانون تجارت، دادگاه به طریق ذیل عمل خواهد نمود:
در صورتی که موضوع شرکت انجام یافته و یا مدت شرکت منقضی گردیده باشد و مجمع عمومی فوق العاده تشکیل نگردیده و یا رأى به انحلال شرکت ندهد و یا به حدنصاب قانونی نرسد. با توجه به سکوت قانون تجارت در این مورد خاص، چنین استنباط میشود که دادگاه باید رأساً رأى به انحلال شرکت داده مدیر یا مدیران تصفیهای را انتخاب و به مرجع ثبت شرکتها اعلام نملید.
در دیگر موارد، دادگاه به مراجعی که طبق اساسنامه صلاحیت تشکیل مجمع را دارند مهلت مناسبی که حداکثر از 6 ماه تجاوز نمیکند، میدهد تا در رفع موجبات انحلال شرکت اقدام نمایند، در غیر اینصورت حکم به انحلال شرکت داده و به تبع آن مدیر یا مدیران تصفیه را رأساً انتخاب و به مرجع ثبت شرکتها اعلام میدارند.
- تعیین مدیر/ مدیران تصفیه/ توسط مجمع عمومی فوق العاده یا دادگاه:
مجمع عمومی فوق العاده که رأى به انحلال شرکت میدهد، طبق اساسنامه شرکت باید نسبت به تعیین مدیر یا مدیران تصفیه اقدام نماید، اصولاً تصفیه شرکت بر عهده مدیران شرکت قرار داده شده است (ماده 204 قانون تجارت) معهذا مجمع عمومی فوق العاده میتواند برابر نظر و رأى خود نسبت به تعیین مدیر یا مدیران تصفیه اقدام نماید. در موردی که شرکت بحکم دادگاه منحل اعلام میشود، دادگاه نیز برابر اساسنامه شرکت، مدیر یا مدیران تصفیه را انتخاب و به اداره ثبت شرکتها اعلام میدارد، در صورتجلسه مجمع عمومی فوق العاده شرکت نام دقیق و مشخصات کامل و نشانی مدیر یا مدیران تصفیه جهت مراجعه صاحبان سهام و تشخاص ذینفع به آنها باید کاملاً قید گردد، صورتجلسه مزبور باید ظرف 5 روز از تاریخ انحلال به اداره ثبت شرکتها ارائه تا طبق معمول در روزنامه رسمی و کثیرالانتشاری که در آخرین مجمع عمومی جهت درج آگهیها و اطلاعیههای شرکت معین شده اعلان شود.
پس از تعیین مدیر یا مدیران تصفیه و اعلان انحلال یا درج نام مدیران در روزنامه رسمی و کثیرالانتشار، مدیران باید از استفاده از سربرگها و اوراق قبلی شرکت صرف نظر نموده و از اوراق و سربرگهای جدید که به دنبال نام شرکت عبارت (در حال تصفیه) ذکر شده و نام مدیر یا مدیران تصفیه در کلیه اوراق آن ذکر گردیده استفاده نمایند، مدیران تصفیه باید در کلیه آگهیها و اطلاعیههایی که منتشر میسازند عبارت (در حال تصفیه) را به دنبال نام شرکت قید نمایند، تا کلیه صاحبان سهام و بستانکاران شرکت و اشخاص ذینفع از انحلال شرکت اطلاع و جهت حفظ و استیفای حقوق خود به مدیران شرکت مراجعه نمایند.
- شرایط انتخاب مدیر یا مدیران تصفیه:
شرایط انتخاب مدیر یا مدیران تصفیه در قانون تجارت مسکوت گذارده شده – ولی با توجه به وجه تشابه اختیارات و وظائف مدیر یا مدیران تصفیه با هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت میتوان همان شرایط انتخاب هیئت مدیره را به مدیر یا مدیران تصفیه تسری داد به عبارت دیگر مدیران تصفیه را نمیتوان از محجورین و کسلنی که به علت ارتکاب اعمال مجرمانه از حقوق اجتماعی محروم گردیدهاند انتخاب نمود. لازم به تذکر است که اشخاص حقوقی را میتوان به عنوان مدیر یا احد از مدیران تصفیه برگزیند که در این خصوص عزل و نصب چنین مدیر تصفیهای با اراده و تصمیم شخص حقوقی خواهد بود (مانند عزل و نصب نمایندگان منصوب از طرف شخص حقوقی در خصوص هیئت مدیره)، البته در این مورد قانون تجارت سکوت اختیار کرده ولی سکوت قانونگذار را با توجه به وجه تشابهای که در اختیارات و مسئولیتهاى مدیر یا مدیران تصفیه با اختیارات و وظائف هیئت مدیره دارند، میتوان دلیل بر جواز آن دانست.
- مدت مأموریت مدیر یا مدیران تصفیه:
همانند هیئت مدیره مدت مأموریت مدیر یا مدیران تصفیه حداکثر دو سال است (با توجه به وضعیت شرکت، مجمع میتواند مدت مأموریت را کمتر از دو سال نیز تعیین کند) مرجعی که مدیر یا مدیران تصفیه را انتخاب کرده اعم از مجمع عمومی فوق العاده و یا دادگاه میتوانند مدیر یا مدیران تصفیه را عزل و شخص یا اشخاص دیگری را جانشین آنها نمایند و از این نظر منعی در قانون تجارت مشاهده نمیشود. مدیر یا مدیران تصفیه موظف به دعوت مجمع عمومی صاحبان سهام و ارائه علل و جهات خاتمه نیافتن امور شرکت و استمهال جهت پایان دادن به امر تصفیه میباشند. مجمع عمومی صاحبان سهام میتوانند با انتخاب مجدد مدیر یا مدیران تصفیه مهلتی را که جهت پایان دادن به امر تصفیه میباشند. مجمع عمومی صاحبان سهام میتوانند با انتخاب مجدد مدیر یا مدیر تصفیه مهلتی را که جهت پایان دادن به امر تصفیه لازم میداند به آنها بدهد و یا با تعیین مدت مأموریت، مدیر و یا مدیران جدیدی را جهت تصفیه شرکت معین نماید.
- حدود وظائف و اختیارات مدیر یا مدیران تصفیه:
مدیر یا مدیران تصفیه دارای وظائف ذیل هستند:
- مدیر یا مدیران تصفیه نماینده قانونی شرکت در حال تصفیه هستند: مدیر یا مدیران تصفیه نماینده قانونی شرکت در حال تصفیه بوده و کلیه اختیارات لازمه را جهت امر تصفیه، انجام معامله، اقامه و تعقیب دعاوی با کلیه اختیارات ممکنه و متصوره و با حق سازش و ارجاع دعوی به داوری و استخدام وکیل دعاوی و غیره دارند. بر این اساس مدیر یا مدیران تصفیه بعد از انتخاب باید کلیه اسناد و مدارک و دفاتر حسابداری و اموال و نقود و دارائىهاى شرکت را تحویل و بلافاصله امر تصفیه را شروع کنند، محدود کردن اختیارات مدیران تصفیه به یک یا چند مورد هم در مقابل صاحبان سهام و هم در مقابل اشخاص ثالث باطل و کأن لم یکن مىباشد.
- تسلیم اظهارنامه مالیاتی مربوط به آخرین دوره عملیات شرکت و پرداخت مالیات تکلیفی: مدیر یا مدیران تصفیه موظف هستند طبق ماده 116 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب سال 1366 که از سال 1368 به مرحله اجرا درآمده اظهارنامه مالیاتی مربوط به آخرین دوره عملیات شرکت را وفق ماده 115 همان قانون تنظیم و به مراجع ذیربط مالیاتی تسلیم و ترتیب پرداخت مالیات تکلیفی شرکت را بدهند.
- دعوت از صاحبان سهام جهت تشکیل مجمع عمومی عادی صاحبان سهام شرکت در حال تصفیه: همانطور که گفته شد شرکتی که منحل میگردد درحال از بین رفتن و اضمحلال است و تا پایان تصفیه کامل و نهائى باید به کار خود ادامه دهد و این دوره فترت را طبق قانون سپری سازد، فلذا هر زمان که مدیر یا مدیران تصفیه لازم بدانند از جمله تمدید مدت ماموریت یا کسب تکلیف نسبت به بعضى از مسائل مهم باید مجمع را دعوت به انعقاد جلسه نمایند معهذا مادام که امر تصفیه خاتمه نیافته مدیران تصفیه باید همه ساله مجمع عمومی عادی صاحبان سهام شرکت را با رعایت شرایط و تشریفاتی که در قانون و اساسنامه معین شده دعوت کرده، ترازنامه و بیلان شرکت همراه با صورت دارائى اعم از منقول و غیرمنقول و تقود را به ضمیمه گزارشی از عملکرد اداری خود جهت اطلاع به صاحبان سهام ارائه نمایند.
چنانچه مجمع عمومی فوق العاده و یا دادگاه برای نظارت عملیات مدیر یا مدیران شرکت ناظر یا ناظرینی انتخاب کرده باشد ناظر یا ناظرین باید گزارشی مبنی بر نظارت خود نسبت به عملیات مدیر یا مدیران تصفیه تقدیم مجمع عمومی صاحبان سهام نماید. علاوه بر نظارت ناظر یا ناظرینی که به طرق فوق انتخاب میشوند به تجویز ماده 220 قانون تجارت هر یک از صاحبان سهام حق دارند مانند زمان قبل از انحلال شرکت از عملیات و حسابها (در حد متعارف به طوری که مزاحمتی برای مدیر یا مدیران تصفیه ایجاد ننماید و یا به عملیات شرکت لطمهای وارد نسازند) در مدت تصفیه کسب اطلاع کنند.
اشخاصی که میتوانند مجمع عمومی صاحبان سهام را در شرکتهای سهامی در حال تصفیه دعوت به انعقاد جلسه نمایند.
اشخاص مشروحه ذیل میتوانند مجمع عمومی صاحبان سهام شرکت سهامی در حال تصفیه را دعوت به انعقاد جلسه نمایند:
1: مدیر یا مدیران تصفیه حسب وظائف قانونى خود
2: ناظر: چنانچه مجمع عمومی فوق العاده که رأى به انحلال شرکت مىدهد و دادگاه ناظر یا نظاری جهت نظارت بر عملیات مدیر یا مدیران تصفیه انتخاب نماید و مدیر یا مدیران تصفیه حسب وظائف قانونى خود نسبت به دعوت از صاحبان سهام اقدام نکند ناظر یا نظار تعیین شده میتوانند همانند بازرس یا بازرسان نسبت به دعوت از مجمع عمومی عادی صاحبان سهام اقدام نمایند.
3: دادگاه: در صورتی وه به طرق فوق مدیر یا مدیران تصفیه و یا ناظر و یا نظار تعیین شده به وظائف قانونى خود عمل ننمایند و یا اصولاً از جانب مجمع عمومی فوق العاده و یا دادگاه ناظری برای نظارت بر عملیات مدیر یا مدیران تصفیه معین نشده باشد – در صورت قصور نامبردگان – هر ذینفع میتواند به دادگاه مراجعه نموده که در این صورت با حکم دادگاه مجمع عمومی صاحبان سهام دعوت و تشکیل میگردد.
- نحوه دعوت صاحبان سهام و حدنصاب برای تشکیل مجمع عمومی:
با تصریح بر این نکته که پس از انحلال شرکت – کلیه مسائل و موضوعات شرکت در حال تصفیه فقط در مجمع عمومی صاحبان سهام (عادی سالیانه و عادی بطور فوق العاده) مطرح و مورد رسیدگی قرار میگیرد و شرکت هیچگونه مجمع عمومی تحت عنوان فوق العاده تشکیل نمیدهد – اتحاد طریق این نوع مجمع با مجمع عمومی عادی سالیانه حکم مینماید که نحوه دعوت – حد فاصل بین انتشار دعوتنامه در روزنامه تا تشکیل مجمع – حدنصاب جهت تشکیل مجمع – نحوه اتخاذ تصمیم و غیره را مانند زمان قبل از انحلال تصور نمائیم. این است که ماده 231 قانون تجارت مقرر میدارد: در مدت تصفیه مقررات راجع به دعوت و تشکیل مجامع عمومی و شرایط حدنصاب و اکثریت مجامع مانند زمان قبل از انحلال باید رعایت شود و هر گونه دعوتنامه و اطلاعیهای که مدیران تصفیه برای صاحبان سهام منتشر میکنند باید در روزنامه کثیرالانتشاری که اطلاعیهها و آگهیهای مربوط به شرکت در آن درج میگردد منتشر شود.
- مسئولیت مدیر یا مدیران تصفیه:
مسئولیت مدیر یا مدیران تصفیه همان است که برای مدیران شرکت معین شده بنابراین مدیر یا مدیران تصفیه امین و وکیل صاحبان سهام بوده و در کلیه اقدامات خود باید رعایت غبطه و مصلحت صاحبان سهام را نموده و حقوق صاحبان سهام را بطور یکسان رعایت نمایند و مصوبات مجامع و مقررات اساسنامه و قانون تجارت را اجرا نمایند.
بدیهی است چنانچه از قصور و غفلت و اعمال خلاف قانون مدیر یا مدیران تصفیه به صاحبان سهام ضرر و خسارتی وارد آید طبق قانون مسئولیتهاى مدنی مسئول بوده موظف به جبران خسارت وارده هستند، از طرف دیگر مدیر یا مدیران تصفیه را میتوان در صورت مبادرت به اعمال مجرمانه از قبیل جعل – سرقت – کلاهبرداری و غیره تحت تعقیب و پیگرد قانونی قرار داد. برای حسن اجراء کار و جلوگیری از هر گونه سوء استفاده طبق ماده 213 قانون تجارت معامله مدیر یا مدیران تصفیه با اقارب آنها از طبقه اول تا درجه چهارم با شرکت ممنوع است.
- اقدامات مدیر یا مدیران تصفیه پس از عدم تشکیل مجمع عمومی صاحبان سهام (نوبت اوّل):
چنانچه مجمع عمومی صاحبان سهام با رعایت مقررات قانون تجارت برای نوبت اوّل به حدنصاب قانونی نرسد و یا مسائل و موضوعات مطروحه در آن مطرح و مورد اتخاذ تصمیم قرار نگیرد مدیر یا مدیران تصفیه باید با رعایت مقررات قانونی، مجمع عمومی صاحبان سهام را مجدداً دعوت به انعقاد جلسه نماید.
- اقدامات مدیر یا مدیران تصفیه پس از عدم تشکیل مجمع عمومی صاحبان سهام (نوبت دوّم):
چنانچه برای بار دوم مجمع عمومی بنا به پیشنهاد مدیر یا مدیران تصفیه به هر دلیلی از جمله عدم حصول حدنصاب تشکیل نگردد و یا تشکیل ولی نسبت به دستور جلسه اتخاذ تصمیم ننماید، مدیر یا مدیران تصفیه هیچگونه تکلیف و وظیفهای جهت دعوت و انعقاد مجمع عمومی مجدد ندارد و بنا به تشخیص خود با رعایت مصالح و منافع صاحبان سهام میتوانند اتخاذ تصمیم نموده و عمل نمایند. لیکن چنانچه مجمع برای طرح و تصویب ترازنامه و حساب سود و زیان شرکت در مدت مأموریت مدیر یا مدیران تصفیه دعوت شده باشد و در نوبت دوم به حدنصاب نرسد و یا نسبت به ترازنامه و بیلان ارائه شده توسط مدیر یا مدیران تصفیه اتخاذ تصمیم نشود – مدیر یا مدیران تصفیه باید با دستور ماده 222 قانون تجارت ترازنامه و حساب سود و زیان همراه با گزارش خود را در این زمینه در روزنامه کثیرالانتشاری که آگهیهای شرکت را منتشر میسازد برای اطلاع کلیه صاحبان سهام اعلام نمایند.
- استعفا – فوت یا ورشکستگی مدیر یا مدیران تصفیه:
با توجه به این موضوع که مدیر یا مدیران تصفیه توسط مجمع عمومی صاحبان سهام و یا دادگاه انتخاب شده باشد و یا این که شرکت، برای تصفیه یک یا چند مدیر تصفیه معین کرده باشد شقوق مختلفی جهت جایگزینی مدیر یا مدیران تصفیه بوجود میآید:
- استعفاء مدیر یا مدیران تصفیهای که توسط صاحبان سهام انتخاب شده باشند:
چنانچه مدیر یا مدیران تصفیه توسط صاحبان سهام انتخاب شده باشند و یک یا همگی آنها قصد استعفاء داشته باشند باید مجمع عمومی صاحبان سهام را جهت اعلام استعفاء خود و تعیین جانشین دعوت به انعقاد جلسه نمایند در جلسه مزبور مجمع عمومی با تعیین مدیر یا مدیران تصفیه منصوب شده از طرف مجمع عمومی صاحبان سهام تشکیل ولی قادر به اتخاذ تصمیم نباشد – مدیر یا مدیران تصفیه باید موضوع استعفاء خود را جهت تعیین جانشین به دادگاه اعلام نمایند.
- استعفاء مدیر یا مدیران تصفیه که توسط دادگاه تعیین شده باشند:
در صورت فوق مدیر یا مدیران تصفیه باید قصد استعفای خود را به همان دادگاهی که آنها را معین نموده اعلام نمایند، دادگاه مزبور با تعیین مدیر یا مدیران جدیدی امر تصفیه شرکت را بر عهده آنها قرار داده و موضوع انتخاب مدیر یا مدیران تصفیه جدید را جهت اعلان در روزنامه رسمی و روزنامه کثیرالانتشاری که آگهیهای شرکت را منتشر میسازد به اداره ثبت شرکتها معرفی میکند.
- فوت یا حجر یا ورشکستگی مدیر یا مدیران تصفیه منتخب مجمع عمومی صاحبان سهام:
در صورت فوت یا حجر یا ورشکستگی مدیر یا کلیه مدیران تصفیه منتحب مجمع عمومی، چون از نظر قانونی هیچ شخصی موظف به دعوت مجمع عمومی جهت جانشینی مدیر تصفیه نیست – هر ذینفع اعم از بستانکار متعهد له و یا صاحبام سهام می توانند به اداره ثبت شرکتها مراجعه و از آن اداره درخواست نماید رأساً مجمع عمومی صاحبان سهام را جهت انتخاب جانشین مدیر تصفیه در گذشته یا محجور و یا ورشکسته اعلام نماید و در صورتی که مجمع عمومی صاحبان سهام به طریق فوق تشکیل نگردد و یا قادر نباشد مدیر تصفیهای را انتخاب نماید هر ذینفع میتواند جهت تعیین جانشین مدیر تصفیه به دادگاه مراجعه نماید – در صورتی که مدیران تصفیه متعدد باشند و یکی از آنها فوت – محجور یا ورشکسته شود مدیر یا مدیران تصفیه باقیمانده باید مجمع عمومی صاحبان سهام را جهت انتخاب جانشین مدیر تصفیه متوفی یا محجور یا ورشکسته دعوت نماید در صورت عدم تشکیل مجمع و یا عدم انتخاب مدیر تصفیه جهت تکمیل مدیران تصفیه – مدیران تصفیه باقیمانده باید جهت تکمیل هیئت تصفیه به دادگاه مراجعه نمایند.
- فوت یا حجر یا ورشکستگی مدیر یا مدیران تصفیه منتخب دادگاه:
در صورتی که مدیر تصفیه در گذشته یا محجور یا ورشکسته توسط دادگاه تعیین شده باشد – چون هیچ شخصی از نظر قانون وجود ندارد تا اقدامی نماید هر بستانکار – مدیر یا مدیران تصفیه باقیمانده باید جهت تکمیل هیئت تصفیه به دادگاه مراجعه نمایند.
- عدم قبولی مدیر یا مدیران تصفیه منتخب دادگاه و احاله امر تصفیه به اداره تصفیه و امور ورشکستگی:
در هر زمان که دادگاه حکم به انحلال شرکت میدهد مدیر یا مدیران تصفیهای که توسط دادگاه تعیین میشوند حاضر به قبول سمت تصفیه نباشند به حکم ماده 275 قانون تجارت دادگاه امر تصفیه را به اداره تصفیه امور ورشکستگی حوزه مربوطه ارجاع و محول مینماید، تعیین حق الزحمه مدیر یا مدیران تصفیهای که توسط دادگاه تعیین میشود به عهده دادگاه است.
- نحوه تصفیه شرکت توسط مدیر یا مدیران تصفیه:
قانون تجارت بطور صریح حق تقدم اشخاص در زمان تصفیه را معین ننموده اما به دستور ماده 225 قانون تجارت مدیر یا مدیران تصفیه باید قبل از اقدام به تصفیه و تقسیم دارایى فی مابین صاحبان سهام قبلاً سه مرتبه و هر مرتبه به فاصله یک ماه در روزنامه رسمی و روزنامه کثیرالانتشاری که اطلاعیهها و آگهیهای مربوط به شرکت در آن درج میگردد شروع به تصفیه را اعلان و از بستانکاران برای دریافت حقوق خود دعوت به عمل آورند.
زمانی مدیر یا مدیران تصفیه میتوانند تصفیه شرکت را آغاز نمایند که حداقل 6 ماه از تاریخ انتشار اولین آگهی دعوت بستانکاران گذشته باشد. پس از اتمام 6 ماه از تاریخ انتشار اولین آگهی مدیر یا مویران تصفیه به شرح ذیل باید امور شرکت را تصفیه نمایند:
- بدواً باید حقوق کلیه بستانکاران داده شود.
- در صورتی که بستانکاران مشخص نباشند باید معادل دیون آنها تأمین و موضوع شود.
- معادل دیون طلبکارانی که موعد تأدیه آنها نرسیده است باید تأمین گردد و مدیر یا مدیران تصفیه در این خصوص دارای همه گونه اختیارات هستند و میتوانند نسبت به دیون مؤجل (فرصت دار) اشخاص بستانکار همه گونه اقدامی از جمله پرداخت طلب و یا صلح و سازش به عمل آورند.
- دارائى نقدی شرکت اعم از منقول و غیر منقول پس از وضع دیون شرکت باید به نسبت مبلغ اسمی سهام فی مابین صاحبان سهام تقسیم گردد – مدیر یا مدیران تصفیه در این مورد دارای همه گونه اختیارات جهت معامله و نقل و انتقال میباشد.
(نمونه)
آگهی دعوت
از کلیه بستانکاران شرکت (سهامی عام/ خاص/ در حال تصفیه)
(موضوع ماده 255 قانون تجارت)
بدینوسیله از کلیه بستانکاران شرکت سهامی عام/ خاص/ در حال تصفیه دعوت به عمل میآید جهت استیفای حقوق خود حداکثر ظرف شش ماه از تاریخ انتشار این آگهی به مدیر/ مدیران/ تصفیه به نشانی مراجعه نمایند. در غیر این صورت برابر مقررات با آنها رفتار خواهد شد. این آگهی در سه نوبت به فاصله یک ماه در روزنامه رسمی و کثیرالانتشار شرکت درج میگردد.
شرکت (سهامی عام/ خاص/ در حال تصفیه)
- باقیمانده دارائى شرکت باید طبق اساسنامه (چنانچه امتیازاتی برای صاحبان سهام در نظر گرفته شده باشد) تقسیم شود. در صورتی که اساسنامه در این مورد ساکت باشد دارائى مذکور باید به نسبت سهام شرکاء تقسیم شود.
- پایان تصفیه و اقدامات پایانی مدیران تصفیه:
مدیر یا مدیران تصفیه پس از ختم تصفیه شرکت موظف به اقدامات ذیل میباشند:
- مدیر یا مدیران تصفیه موظف هستند برابر ماده 227 قانون تجارت حداکثر ظرف یک ماه پس از ختم تصفیه مراتب را به مرجع ثبت شرکتها اعلام تا پایان تصفیه در آن اداره ثبت و موضوع ختم تصفیه جهت اطلاع همگان در روزنامه رسمی و کثیرالانتشاری که اطلاعیه و آگهیهای شرکت را منتشر میسازد اعلان شود.
- ارائه دفاتر شرکت به اداره ثبت شرکتها: نظر به این که طبق ماده 229 قانون تجارت اسناد و دفاتر و مدارک شرکت باید ده سال جهت مراجعه اشخاص ذینفع در اداره ثبت شرکتها محفوظ بماند. بنابراین مدیر یا مدیران تصفیه باید مقارن اعلان ختم تصفیه شرکت – کلیه اسناد و مدارک و دفاتر شرکت را به آن اداره تسلیم نمایند.
- مدیر یا مدیران تصفیه موظف هستند پس از ادای دیون و پرداخت حقوق صاحبان سهام وجوه باقیمانده متعلق به بستانکاران را در حساب مخصوصی نزد یکی از بانکهای ایران تودیع و صورت اسامی بستانکاران و صاحبان سهامی را که حقوق خود را استیفاء نکردهاند را نیز به آن بانک تسلیم و مراتب را طی آگهی مذکور به اطلاع اشخاص ذینفع برسانند تا برای گرفتن طلب خود به بانک مراجعه کنند – پس از گذشت ده سال وجوه باقیمانده در حکم اموال بلاصاحب بوده و از طرف بانک با اطلاع دادستان محل به خزانه دولت منتقل میشود.