فصل اول
- شرکت سهامی چیست و چه نوع شرکتی است؟
- ماده یک قانون تجارت مقرر میدارد:
شرکت سهامی شرکتی است که سرمایه آن به سهام تقسیم شده و مسئولیت صاحبان سهام محدود به مبلغ اسمی سهام آن است.
- قانون تجارت در ماده دو همین قانون اشاره مینماید:
شرکت سهامی شرکت بازرگانی محسوب میشود ولو این که موضوع عملیات آن امور بازرگانی نباشد.
- به علاوه قانون تجارت در ماده سه همین قانون مقرر داشته است که:
در شرکتهای سهامی تعداد شرکاء نباید از سه نفر کمتر باشد.
- و بالاخره ماده چهار قانون تجارت اضافه مینماید، شرکت سهامی به دو نوع تقسیم میشود:
- شرکتهایی که مؤسسین آنها قسمتی از سرمایه را از طریق فروش سهام به مردم تأمین میکنند. این گونه شرکتها،شرکتهای سهامی عام نامیده میشوند.
- شرکتهایی که تمام سرمایه آنها در موقع تأسیس منحصراً توسط مؤسسین تأمین میگردد، این گونه شرکتها، سهامی خاص نامیده میشوند.
بنابراین همانطورکه ملاحظه میشود قانون تجارت در چندین ماده ویژگیها و خصوصیات شرکتهای سهامی عام و خاص را بیان نموده ولی این قانون تعریفی از «شرکت» و تفاوت بین “شرکت مدنی” و “تجاری” را بیان نمیکند و از عامل منفعت طلبی و کسب سود و تحصیل درآمد و اعمال نظر حقوق عمومی از طریق قوانین و مقررات آمره توسط دولت در شرکتهای سهامی صحبتی به میان نمیآورد، معهذا با جمع بندی مواد فوق میتوان استنتاجات ذیل را در خصوص شرکتهای سهامی بدست آورد:
- شرکتهای سهامی برخلاف شرکت با مسئولیت محدود که سرمایه به اندازههای مساوی قسمت نمیشود و شرکاء با پرداخت سرمایه به میزان مورد توافق، وفق مقرراتی که در نظر گرفته شده سرمایه گذاری کرده و سرمایه خود را کاهش یا افزایش میدهند، سرمایه به سهام و به ارزش مساوی تقسیم میشود و هر شخص میتواند با توجه به قانون تجارت مقداری از سهام شرکت را خریداری و تملک نموده، وفق مقررات مربوطه به غیر منتقل سازد.
- مسئولیت صاحبان سهام در شرکتهای سهامی برخلاف مسئولیت شرکاء در شرکتهای تضامنی (که اموال شخصی شرکاء نیز در گرو پرداخت بدهیهای شرکت است و از این نظر عامل شخصیت و تشخص شریک در معامله افراد با این گونه شرکتها ذیمدخل میباشد)، به اندازه میزان سرمایه و سهام آنها در شرکت است و چون افراد در معاملات با این گونه شرکتها، دارائى، کارآئى و یا اعتبار آنها را مدنظر قرار میدهند فلذا میتوان گفت که عامل سرمایه متشخص شرکتهای سهامی است و شرکتهای سهامی از نوع شرکتهای سرمایهای هستند.
- صرف تأسیس به صورت سهامی آنها را در ردیف شرکتهای بازرگانی قرار میدهد، بنابراین شرکتهای سهامی ولو برای اموری غیر از تجارت مانند تحقیقات در زمینه علوم و فنون و کشف امراض و ساختمان سازی و تولید فیلم و غیره تأسیس و ایجاد شوند، شرکتی بازرگانی محسوب شده وفق قوانین مالیاتی موظف به تقدیم اظهارنامه مالیاتی به وزارت دارایی و پرداخت مالیات شرکت و سود سهام صاحبان سهام هستند، مگر این که شرکاء تشکیلات خود را به صورت مؤسسات غیرانتفاعی تأسیس و اساسنامه خود را وفق اهداف مورد نظر خود تنظیم نمایند.
- با اصلاح مسامحه قانون گذار در مورد کلمه «نفر» به «شخص» مندرج در ماده 3 قانون تجارت به جهت اطلاق «شخص» به اشخاص حقیقی و حقوقی، عده شرکاء در شرکتهای سهامی خاص نباید کمتر از سه شخص باشد زیرا از مجامع عمومی صورتجلسهای باید تنظیم گردد که به امضاء هیئت رئیسه مجمع متشکل از یک رئیس، دو ناظر (که لزوماً باید از سهامداران شرکت باشند) و یک منشی (که هم میتواند از سهامداران و هم از خارج از شرکت انتخاب شود) برسد.
در مورد شرکتهای سهامی عام، نظر به این که طبق آخر ماده 107 قانون تجارت که مقرر نموده عده اعضاء شرکتهای سهامی عمومی (عام) نباید از پنج شخص کمتر باشد، تشکیل شرکتهای سهامی عام با عده ای کمتر از 5 نفر (شخص) منتفی و مصداقی برای تأسیس آن نمیتوان یافت. فلذا حداقل اعضاء در شرکتهای سهامی عام نباید کمتر از 5 شخص باشد.
بنابراین میتوان شرکتهای سهامی را به شرح ذیل تعریف نمود:
شرکتهای سهامی، شرکتهایی هستند که با تجمع و سرمایه گذاری مشترک حداقل سه شخص حقیقی یا حقوقی در مورد شرکتهای سهامی خاص و 5 شخص حقیقی یا حقوقی در مورد شرکتهای سهامی عام جهت اشتغال به موضوعی خاص برای کسب سود و منفعت از طریق عملیات بازرگانی و یا تولیدی و یا خدماتی و غیره (پژوهشی …) تشکیل میشوند، چنانچه مؤسسین قسمتى از سرمایه شرکت را از طریق فروش سهام به مردم تأمین نمایند به این گونه شرکتها، شرکتهای سهامی عام گفته میشود و اگر مؤسسین کلیه سرمایه شرکت را خودشان بطور مستقیم تأمین نمایند، شرکت سهامی خاص نامیده میشوند سرمایه شرکتهای سهامی عام نباید طبق قانون (فعلاً) کمتر از پنج میلیون ریال و سرمایه شرکتهای سهامی خاص کمتر از 000/000/1 ریال باشد.
- شرکت چیست؟
همانطور که در بالا اشاره کردیم قانون تجارت متأسفانه از شرکت تعریف ننموده و تفاوتهای شرکتهای تجاری با شرکتهای مدنی را برنشمرده، ولی ماده 571 قانون مدنی ایران شرکت را به شرح ذیل تعریف نموده است:
«شرکت عبارت است از اجتماع حقوق مالکین متعدد در شئى واحد به نحو اشاعه».
شرکت از نظر قانونی مدنی ایران یا اختیاری است یا قهری و شرکت اختیاری یا در نتیجه عقدی از عقود حاصل میشود یا در نتیجه عمل شرکاء از قبیل مَزج اختیاری، یا قبول مالی، مشاعاً، در ازا (در مقابل) عمل چند نفر و نحوه اینها. (ماده 573 قانون مدنی) بنابراین شرکتی که توسط شرکاء در شرکتهای مدنی برای اشتغال جهت کسب منفعت بوجود می آید شرکتی است اختیاری که در نتیجه عقدی از عقود حاصل میشود.
این گونه شرکتها از دیرباز در اغلب نظامهای حقوقی دنیا شناخته شده و متداول بوده است. با این توضیح که البته شرکتی که توسط مؤسسین یک شرکت سهامی (یا تحت قانون تجارت) بوجود میآید نیز متأثر از یک نوع عقد یا پیمان اختیاری است که اساس آن را توافق و تعهدات متقابل اعضاء به یکدیگر تشکیل میدهد النهایه دولت نیز به خاطر اهداف ملی و حفظ حقوق عمومی و اجرای بعضی برنامههای اجتماعی و اقتصادی خود برخی از مقررات و قواعد آمره را در تشکیل شرکت به مؤسسین تحمیل مىنماید و از این نظر میتوان گفت که شرکتهای تحت قانون تجارت در کلیه کشورها پدیدههای تقریباً نو و جدیدی هستند با قواعد و مقررات مخصوص به خود که حفظ حقوق جمعی شرکاء به لحاظ حفظ منافع عمومی و اجتماعی آنها تا اندازهای مورد توجه قرار گرفته است.
عقد عبارتست از اینکه یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد بر امری نمایند و مورد قبول آنها باشد، (ماده 183 قانون مدنی)، بدیهی است تعریفی که قانونگذار از عقد در قانون مدنی ایران نموده با توجه به پیشینه تاریخی و بحثهای مفصل و مشروحی که حقوقدانان از عقد و عهد نمودهاند، تعریف کاملی نیست و ناظر به یک بخش از عقود یعنی عقد عهدی است و اجمالاً باید گفت که تعریف مذکور شامل عقود تملیکی مانند بیع و غیره نمیشود و مستفاد از عمومات قانون مدنی عقود به قراردادهایی گفته میشود که دارای قالبها، آثار و نتایج از پیش تعیین شده و مشخص فقهی باشند مانند بیع و اجاره و جعاله و عهود به قراردادهایی گفته میشوند که دارای این خصوصیات نباشند و تا اندازهای قصد و نظر و اراده آزاد طرفین در انعقاد این گونه قراردادها و آثار و نتایج آن دخیل باشد.
قراردادهای بین المللی و مقاوله نامهها، موافقتنامهها، مفارقت نامهها، قراردادهایی مانند بیمه و پیمانکاری و غیره را میتوان در ردیف و در زمره عهود محسوب نمود، عقود به دو گروه بزرگ تقسیم میشوند عقود جائز و عقود لازم.
- عقد لازم را جز در مواردی که در قانون مشخص شده نمیتوان فسخ نمود این گونه عقود به موت احد از طرفین بر هم نمیخورد و آثار و نتایج آن به وراث آنها منتقل میشود مانند بیع و اجاره
- عقد جائز به عقدی گفته میشود که طرفین میتوانند هر زمان که اراده نمایند با شرایطی آن را فسخ نمایند، این گونه عقود با فوت یکی از طرفین از هم گسیخته میشود مانند وکالت و ودیعه، اقسام عقود با فوت یکی از طرفین از هم گسیخته میشود مانند وکالت و ودیعه – اقسام عقود و فروع مختلفه آن خارج از بحث و حوصله این کتاب است و علاقمندان باید این گونه مباحث را در کتب حقوق مدنی جستجو نمایند.
- تشکیل شرکت:
در کشور ما، اشخاص به دو صورت میتوانند مبادرت به تشکیل شرکت اختیاری برای انجام امور بازرگانی نمایند.
- تشکیل شرکت اختیاری تحت قانون مدنی:
قانون و قواعد حاکم بر این گونه شرکتها، قانون مدنی است، تعریف شرکت، تعهدات و وظائف شرکاء، اداره شرکت و همچنین تقسیم سهم الشرکه در مواد 577 تا 588 قانون مدنی تشریح گردیده است، اشخاص با توجه و امعان نظر به این قسمت از قانون مدنی میتوانند قصد اراده خود را برای شراکت در قالب عقد شرکت ریخته اقدام به عملیات تجاری و بازرگانی نمایند. شرکتهای متشکله تحت قانون مدنی از نقطه نظر پرداخت مالیات و معرفی دارندگان سهم الشرکه تفاوتی با سایر اشخاص حقوقی انتفاعی نداشته موظف به ارائه اظهارنامه مالیاتی به وزارت دارایی و پرداخت مالیات شرکت و سهم الشرکه شرکاء به مراجع مالیاتی میباشند.
- تشکیل شرکت تحت قانون تجارت:
مقررات و قواعد این گونه شرکتها تابع و محکوم قانون تجارت بوده و طبق ماده 20 قانون تجارت، شرکتهای تجاری بر هفت قسم به شرح ذیل تقسیم شده اند:
- شرکت سهامی (عام و خاص)
- شرکت با مسئولیت محدود
- شرکت تضامنی
- شرکت مختلط غیرسهامی
- شرکت مختلط سهامی
- شرکت نسبی
- شرکت تعاونی
- اشخاص حقیقی، اشخاص حقوقی:
- اشخاص حقیقی یا طبیعی:
که به انسان اطلاق میشود، بدیهی است انسان عاقل و بالغ و مختار و رشید حق دارد علاوه بر بهرهمندی از حق تمتع و برخورداری از حقوق مدنی معامله نموده در امور مالی خود بدون دخالت دیگران تصرف نماید، طبق قوانین ایران سن رشد برای معامله 18 سال است و پسر به شرط رسیدن به 15 سال و دختر به شرط به 13 سال بالغ محسوب و میتوانند ازدواج نمایند، اما چنانچه بخواهند در امور مالی خود تصرف و یا مداخله نمایند قبل از رسیدن به سن 18 سال باید رشد خود را در محکمه به ثبوت رسانیده و حکم رشد خود را از دادگاه دریافت دارند.
صغیر، سفیه (کسی که تصرفاتش در امور مالی عقلایی نیست)، مجنون (دیوانه) و تاجر ورشکسته مستقلاً حق دخالت و اهلیت تصرف و اعمال و اجرای حقوق خود را نداشته، محروم از تصرفات در امور مالی هستند، لیکن میتوانند توسط ولی قهری (پدر و جد پدری) قیم و یا مدیر تصفیه اعمال و استیفای حق نمایند. حمل یا جنین طبق قانون مدنی ایران، به شرط زنده متولد شدن از حقوق مدنی متمتع میگردد بنابراین چنانچه سهامداری فوت و همسر او حین الفوت حامله باشد، حمل پس از زنده متولد شدن میتواند از ماترک مورث خود (سهامدار) طبق قانون متمتع گردد.
- اقامتگاه اشخاص حقیقی:
معیار تشخیص اقامتگاه در حقوق مدنی برای اشخاص حقیقی محل سکونت و مرکز مهم امور شخصی حقیقی قلمداد گردیده، با این توصیف که از نقطه نظر قانون مدنی محل سکونت فرد مرکز مهم امور او نیز میباشد، معذلک چنانچه محل سکونت شخصی غیر از مرکز مهم امور او باشد، مرکز مهم امور او اقامتگاه وی محسوب میشود، مانند صاحب کارخانهای که فاقد محل مسکونی است و بیشتر اوقات خود را در کارخانه میگذراند و در همانجا بیتوته میکند و بعضی از شبها را در خانه پدرش سپری میسازد و نمیتوان اقامتگاه این شخص را بدینطریق خانه پدری وی دانست زیرا با این وضعیت مرکز مهم امور او کارخانه است نه خانه پدری و اقامتگاه این شخص نیز محل کارخانه وی شناخته میشود علیهذا مستفاد از قانون مدنی، قانونگذار با توجه به جنسیت، اهلیت، شغل و محل تنظیم اسناد رسمی معیارهای مختلفی را برای تشخیص اقامتگاه اشخاص به شرح زیر در نظر گرفته است:
- اقامتگاه زن شوهردار همان اقامتگاه شوهر است.
- اقامتگاه صغیر و محجور همان اقامتگاه ولی یا قیم است.
- اقامتگاه مأمورین و مستخدمین دولت (کارمندان و مستخدمین دولت و وزارتخانهها و شرکتهای دولتی) محلی است که مأمور و مستخدم دولت در آنجا مأموریت دارند (کار میکنند).
- اقامتگاه نظامیان، پادگانهای نظامی است که در آنجا مشغول کار هستند.
- اقامتگاه اشخاص کبیر که در منازل مردم کار میکنند و اصطلاحاً مستخدم، مستخدمه و یا کارگر نامیده میشوند، همان محل صاحب منزل میباشد.
- با استعانت از منطق مشابهت و مستفاد از ماده 1009 قانون مدنی میتوان چنین استنباط نمود که اقامتگاه خیل عظیم آن کسانی که اصطلاحاً کارگر نامیده شده و در کارخانهها و یا شرکتها و یا مؤسسات تولیدی و خدماتی و تجاری اعم از دولتی و خصوصی مشغول به کار هستند، محل کارخانه، شرکت و مؤسسات مربوطه میباشد.
- اقامتگاهی که طرفین متعاملین در اسناد عادی برای خود ذکر میکنند از نظر دعاوی راجعه به آن معامله همان محلی است که انتخاب کردهاند.
- و بالاخره، طبق تبصره 3 ماده 34 قانون اصلاح قانون ثبت، اقامتگاهی که طرفین متعاملین در اسناد رسمی، تنظیم شده در دفترخانههای اسناد رسمی برای خود ذکر میکنند، اقامتگاه قانونی آنها محسوب میشود.
- اهمیت تعیین اقامتگاه صحیح اشخاص حقیقی سهامداران در شرکتهای سهامی:
برای شرکتهای سهامی احراز اقامتگاه سهامدار (شخص حقیقی) از دو نظر حائز اهمیت است، یکی از نقطه نظر اجراء ماده 99 قانون تجارت که شرکت را مکلف نموده در مجامع عمومی از حاضرین (سهامداران) صورتی ترتیب داده که در آن هویت کامل، اقامتگاه و تعداد سهام و تعداد آراء هر یک از حاضرین (سهامداران) قید و به امضاء آنها برسد، تا ضمن احراز هویت حاضرین در مجمع، حدنصاب برای تشکیل مجمع معین و مشخص گردد تا اشخاص ذینفع بتوانند با مراجعه به اداره ثبت شرکتها در صورت لزوم و با روئیت فهرست مزبور اطلاعات لازمه را از مشخصات هر سهامداری بدست آورند زیرا طبق ماده 26 نظامنامه اجراء قانون ثبت شرکتها مصوب 1310 مراجعه به دفاتر ثبت شرکتها اعم از ایرانی و خارجی برای عموم آزاد و هر ذینفعی میتواند از مندرجات آن سواد و مصدّق (رونوشت) تحصیل کند.
دیگر این که شرکت مکلف است طبق ماده 110 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب سال 1366 که از اول فروردین 1368 به مرحله اجرا درآمده، حداکثر تا چهار ماه پس از پایان سال مالیاتی (مالی) قبل به ضمیمه اظهارنامه مالیاتی شرکت، فهرست شرکاء و سهامداران با ذکر هویت و… تعداد سهام و نشانی هر یک از آنها را به حوزهای که اقامتگاه شخص در آنها واقع است تسلیم و مالیات متعلق را پرداخت نماید… بدیهی است بر همین سیاق نشانی دقیق اقامتگاه شخص حقیقی صاحب سهم برای یک شرکت سهامی جهت مکاتبات اداری، ارسال نامه و گواهینامه حق خرید سهام به طریق سفارشی (زمانی که شرکت نسبت به صدور سهام جدید اقدام مینماید) و مطالبه تعهدات به عمل آمده توسط سهامدار و طرح دعوی از طریق محاکم صالحه در صورت ایجاد اختلاف و حدوث جرم دارای اهمیت است.
- اشخاص حقوقی:
که به دو دسته تقسیم میشوند:
- اشخاص حقوقی حقوق عمومی: که تشکیلات و تأسیسات آن منبعث از اعمال حق حاکمیت ملی هر کشور بوده و توسط قانون تشکیل میشوند، مانند استانداری، فرمانداری وزارتخانهها و غیره که در اصطلاح حقوق سیاسی، اعمال حاکمیت انجام میدهند و مؤسسات و شرکتها و وزارتخانههای دولتی که مانند یک تاجر و تحت قانون تجارت به تجارت اشتغال میورزند و در اصطلاح حقوق سیاسی اعمال تصدی انجام میدهند، مؤسسات و تشکیلات دولتی و بلدی به محض ایجاد و بدون احتیاج به ثبت دارای شخصیت حقوقی میشوند (ماده 578 قانون تجارت) بنابراین ثبت آنها منتفی است، از طرف دیگر طبق نص صریح ماده 300 قانون تجارت، شرکتهای دولتی تابع قوانین تأسیس و اساسنامه های خود میباشند و فقط نسبت به موضوعاتی که در قوانین و اساسنامههای آنها ذکر نشده تابع مقررات این قانون (قانون تجارت) میشوند، مانند شرکت سهامی خاص توسعه نیشکر و صنایع جانبی آن مصوب 10/4/69 مجلس شورای اسلامی که تابع اساسنامه خود، مصوب هیئت وزیران مورخ 24/5/69 میباشد.
به عبارت دیگر قواعد و مقرراتی که قانونگذار برای یک شرکت دولتی وضع مینماید، آنها را موظف به اجراء آن قانون میکند مانند این که در خود اساسنامه، وزیران و یا روسای بخشی از یک وزارتخانه جزء هیئت مدیره آن شرکت قرار داده شوند، در عمومات و در موارد سکوت در اساسنامه، شرکتهای مزبور تابع قانون تجارت میباشند.
- اشخاص حقوقی حقوق خصوصی: که تشکیلات آنها توسط جمعی از اشخاص حقیقی و طبق قانون و بعد از انجام تشریفات قانونی بوجود میآید و موضوع، اداره و تقسیم سود و دارایی آنها تابع و محکوم قانون خاص بوده و به دو نوع تقسیم میشوند:
الف) اشخاص حقوقی حقوق خصوصی انتفاعی: که موضوع آن تجارت برای بدست آوردن سود و منفعت است مانند شرکتهای تجاری بطور اعم و شرکتهای سهامی بطور اخص زیرا همانطور که در بالا اشاره شد بنا به نص صریح ماده 2 قانون تجارت، شرکت سهامی شرکت بازرگانی محسوب میشود ولو این که موضوع عملیاتی آن امور بازرگانی نباشد، دیگر این که شرکتهای تعاونی نیز اگر چه هدف اصلی آنها تهیه مایحتاج و انجام خدمات مورد احتیاج اعضاء بطور مستقیم و بیواسطه است، معهذا در ردیف اشخاص حقوق خصوصی انتفاعی محسوب میشوند.
ب) اشخاص حقوقی حقوق خصوصی غیرانتفاعی: که موضوع آن اشتغال و فعالیت در امور عام المنفعه و یا بسط و توسعه علوم و فنون و غیره است مانند، جمعیتها، باشگاهها، انجمنها و غیره. اشخاص حقوقی حقوق خصوصی ملزم و مجبور به ثبت تشکیلات خود برابر موازین قانونی در مراجع ذیصلاح قانونی بوده و طبق ماده 584 قانون تجارت از تاریخ ثبت شخصیت حقوقی پیدا مینمایند.
- حقوق و وظایف و اقامتگاه و تابعیت اشخاص حقوقی:
همانطور که اشخاص حقیقی (انسان) میتوانند متعهد به انجام امری گردند و یا دیگران را موظف به انجام عملی به نفع خود نمایند، اشخاص حقوقی نیز میتوانند دارای کلیه حقوق و وظائفى شوند که شخص حقیقی داراست، مگر این که منطقاً و عقلاً حقوق و وظائفى که بالطبیعه فقط انسان ممکن است دارای آن شود مانند: حقوق و وظائف پدری و پسری و تکالیف خانوادگی و وصیت و مانند آنها (ماده 588 قانون تجارت). اشخاص حقوقی میتوانند دارای اقامتگاه قانونی باشند و اقامتگاه شخص حقوقی طبق ماده 590 قانون تجارت محلی است که اداره شخص حقوقی در آنجاست، و بالاخره اشخاص حقوقی تابعیت مملکتی را دارند که اقامتگاه آنها در آن مملکت است.
مرکز اصلی شرکتهای سهامی و محل شعب آن اگر تأسیس شعبه مورد نظر باشد میبایستی طبق بند 4 ماده 8 قانون تجارت در اساسنامه و طبق بند 7 ماده 7 در اظهارنامه شرکت که در زمان تأسیس شرکت به پیوست اسناد و مدارک لازم به اداره ثبت شرکتها ارائه مىشود، قید و از طرف آن اداره جهت اطلاع عموم در روزنامه رسمی و روزنامه کثیرالانتشاری که آگهیهای شرکت را منتشر میسازد، اعلام میشود.
- اجباری بودن ثبت شرکت ها:
- کلیه شرکتهای تشکیل شده تابع قانون مدنی میبایستی طبق شق 2 ماده 47 ناظر به ماده 48 قانون ثبت که ثبت کلیه شرکتنامهها را اجباری دانسته و از قوانین آمره کشوری است به ثبت برسند. بدیهی است، این گونه شرکتنامهها که به صورت قرارداد رسمی بین شرکاء تنظیم میگردد در دفترخانههای اسناد رسمی به ثبت میرسند. شرکتنامهای که به طریق فوق باید به ثبت برسد و به ثبت نرسد طبق نص صریح ماده 48 قانون ثبت در هیچ یک از ادارات و محاکم پذیرفته نخواهد شد، مگر این که شرکاء شرکتنامه را طبق ماده 10 قانون مدنی به صورت قرارداد خصوصی تنظیم و شرکاء ضمن العقد تعهدات و تکالیفی را بر عهده بگیرند.
- طبق ماده 195 قانون تجارت که مقرر داشته: «ثبت کلیه شرکتهای مذکور در این قانون (قانون تجارت) الزامی و تابع جمیع مقررات قانون ثبت شرکت است»
ثبت کلیه شرکتهای هفتگانه مصرحه در قانون تجارت از جمله شرکتهای تعاونی که مقررات آن تابع قانون تجارت و قانون مربوط به شرکتهای تعاونی است، الزامی و اجباری میباشد و در صورت عدم ثبت، هر ذینفع میتواند به اداره ثبت شرکتها مراجعه و استرداد وجوه پرداختی بابت سهام یا سهم الشرکه خود را درخواست نماید.